گاهی یک پیام امدادی یاد داشتن یا دانستن یک نکته کوچک بزرگترین عامل نجات جان فرد یا زندگی گروهی از انسانها می شود. این آگاهی پیش شرط آمادگی در شرایط سختِ سوانح و بحران هاست. این پیش شرط فقط شامل حال شهروندان یا سازمان ها و نهادهای مدیریت بحران نیست؛ بلکه برای همه لازم است. محدود به هنگام حادثه نیز نمی شود؛ بلکه اتفاقا بیشتر به زمان عادی ارتباط دارد؛ چرا که اصلی ترین تهدید به هنگام بروز بلایای طبیعی، آماده نبودن ما و بی برنامگی هاِی از پیش است.
باید باور کنیم که پدیده ای مانند زلزله، فاجعه نیست بلکه یک اتفاق طبیعی و گریزناپذیر است و همانطور که خورشید می گیرد یا ماه گرفتگی رخ می دهد، زمین هم می لرزد یا هوا، طوفانی می شود و در مناطقی، سیل می آید و گاهی حوادثی مانند طوفان و سرمازدگی و کولاک و آتشفشان، درکمین ماست که بسته به اینکه در کجا باشیم؟ و در چه شرایطی زندگی کنیم؟ یا به چه میزان با حوادث، آشنایی داشته باشیم؟ در معرض خطرات ناشی از آنها هستیم؛ پس نباید ترسید و نباید دیگران را ترساند که آمادگی مقابله با سوانح، موجب کاهش و کم شدن دامنه خسارات ناشی از اینگونه حوادث است و بنابراین می بایست کاهش استرس و آگاه سازی جامعه در مواجهه با بحران های طبیعی، الگوی مدیران و دولتمردان و در دستور کار همه ما باشد که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
به ویژه اینکه بنا بر آمار رسمی سازمان ملل متحد، سوانح طبیعی هرساله حدود ۱۰۰هزار نفر از مردم را به کام مرگ کشانده و قریب به ۳۰۰میلیارد دلار خسارت مالی مستقیم برجای می گذارد و عواقب آن تا مدّتها، گلوی آسیب دیدگان را فشرده و گریبان دولت های محلی را می گیرد.
همچنین، افزایش شدت و دفعات تکرار سوانح طبیعی در نیم قرن اخیر، اکثر مردم جهان را در معرض مخاطره قرار داده است. ضمن اینکه بنا بر تجربه و شواهد، همیشه بیشترین فشار ناشی از سوانح بر فقیرترین جوامع و مردم کم برخوردار یا محروم وارد می آید. از سوی دیگر، متأسفانه ایران، در میان ۱۰ کشور خطرپذیر جهان ازنظر بحران های طبیعی می باشد و از ۴۳ نوع رخداد ناگوار طبیعی، ۳۱ مورد آن مانند زلزله، سیل، خشکسالی، آتش سوزی و سرمازدگی در ایران بوقوع پیوسته است.
و امّا در هفته ای که به عنوان ایمنی در برابر زلزله و حوادث طبیعی، نام نهاده اند و انواع کنفرانس های خبری با مضامین و تشریفات دهان پرکن، برگزار می شود و برخی باصطلاح مدیران بحران به اسم مانور لحظه صفر با اطلاع رسانی قبلی به نیروهایشان، آماده اجرای تئاتر کمک رسانی! در هنگام بلایای طبیعی می شوند و در خاتمه نیز طی مراسمی از خودشان تقدیر می کنند و برای هم کف می زنند؛ به نظر می رسد، پیشتر و بیشتر از سخنان زیبا و زیبا سخن گفتن ها و پرداختن به ظواهر و برگزاری مانورهای سطحی و ساختگی، شایسته است اندکی رفتار مدیران بحران جامعه، مدیریت شود تا فضا را خلاف آنچه هست گل و بلبل و خوب و خوش نشان ندهند یا از سوی دیگر، برای نمایش اهمیت کارشان، اوضاع را بحرانی تر از آنچه هست ننمایند و با آمارهای پرطمطراق و شعارهای پرشور، جو زده! و مشتاق تشویق دیگران نشوند که مدیر بحران می بایست در عین شکیبائی به واقعیت ها واقف باشد و برای کسب اعتماد هرچه بیشتر مخاطبان و ایمنی و سلامت آنان،صداقت را پیشه کند و چه بسا، براستی لازم است گاهی جسورانه با مردم از ضعف ها و کاستی های کمی و کیفی سازمانش نیز بگوید و درحالیکه مردم محرمش هستند و حامیش می شوند؛ مشفقانه در رفع مسائل بکوشد.
در این راستا به نظر می رسد مدیریت های آتی نگر و برنامه ریز می بایست جایگزین مدیریت های آنی و نمایشی گردند. در این نوع مدیریت باید پیش بینی مناطق مستعد بروز حوادث طبیعی و تخمین صدمات آن همواره با اولویت بندی مناطق برای بکارگیری راهکارهای عملی کاهش آسیب ها و سازماندهی گروه های محلی و مستقل، از جمله مهمترین اقدامات کاهنده نابسامانی ها در هنگامه وقوع بحرانهاست که رویکرد و نگرش سیستمی و همه بعدی، می طلبد.
تأکید بر آموزش های همگانی و تقویت نهادهای مدیریت بحران دانش محور و امدادرسان ضرورتی غیر قابل انکار است. همچنین احصای اطلاعات و آمار حقیقی (نه ساختگی و گزارش کاری!؟) و داشتن تحلیل مناسب از تشکیلات مدیریت جامع بحران با بهرمندی از تجارب متناسب و مفاهیم مرتبط از دیگر نکات حائز اهمیت در راستای نیل به آمادگی و رسیدن به آرامش در عرصه های ایمن ساز می باشد.
ساماندهی و حمایت از گروه های مردمی داوطلب و ایثارگر دارای روحیه جهادی نیز راهگشای بسیاری از بحرانها در حیطه مدیریت بحران است چرا که در قالب اوقات اولین نفرات حاضر در صحنه سانحه و مؤثرترین یاری دهندگان دردمندان در زمان طلایی پس از حوادث، مردم و اهالی هر منطقه هستند.
بدون تردید، برای موفقیت در روبرو شدن با آزمونهایی از این دست، یک دست صدا ندارد و برای در دست فشردن سر انگشتان دستهای گرمی که در لابلای آوارها مانده اند و برای شنیدن صدای آسیب دیدگان سوانح، باید ایمانی راسخ و عزمی همگانی داشت.
برچسبها: